یاسی‌ترین



خسته‌ام.

کم آوردم.

مرا دستی بسته مانده‌ست و دردی بی‌درمان.

دردی بی‌درمان. 

دردی بی‌درمان.

نه!

هیچ فراموشی‌ای در کار نیست.

از فرهنگ لغات من حذف شده. 

خسته‌ام از خنده‌های الکی‌ام، از نقابم.

کاش تمام عقل‌های جهان را یکی می‌کردم و در آتش قلبم می‌سوزاندم.


آخرین جستجو ها